افسانه گو
در چرت نیم روز
تاج از سر کوروش ربود .
باغبان
در فصل خزان
صداقت را قلمه زد
روستا
را سیلابی
از ناباوری شست
در کناره های رودی که
به جهنم میریزد
قبیله هایی مار و عصا پرورش میدهند
و قبیله هایی دیگر
خون زیباترین باکره را به تساوی مینوشند
به شکرانه و رفع بلا
حلزونها
در خلوت خیس باغچه
لای خس و خاشاک پوسیده
تکثیر میشوند .
شکوفه ها و برگها نو رسته در امان نیستند .
ا.اخگر
توضیح :
قبیله ای در تایلند كه بت پرست هستند , براین عقیده هستند كه باید دختری كه سنش بیشتر از 14 سال نباشد با شرط اینكه زیبا و مجرد و باكره باشد را در یكی از روزهای سال برای خدای شان قربانی كنند به خاطر امنیت و حفظ حیات خود و دیگران و شفای از بیماریها و غیره.